حتما اينجا رفته بودي : http://louhedel.parsiblog.com لوح دل...
بسوزان هر طـــريقي مي پسندي
كــه آتش از تو و خاكــــستر از من
بكش چون صيد و در خونم بغلطان
تـــــماشا كـــردن از تــو پرپر از من
ندارم چون مطاعي ديگر اي عشق
بگيــــر انگشت و اين انگشتر از من
مـــرا كـــن زائــــر بـــاباي زيـــــنب
كه خـون ســر از او چـشم تر از من
بكش چون صيد و در خونم بغلطان....! هادي ميگفت دقيقا همينجوري پر زد .... غرق در خون. تو يه تصادف....تو جاده جمکرون....
آروم باش ! نگران نشو! حال ايليا خوبه. بهتر از هميشه. بهتر از من. بهتر از شما.
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثـبـت است بر جريده ي عالم دوام مـا
*****************
نه ... بزار بگم! ... بزار بگم تا همه ي عالم بدونن. ... آخه قربونت برم. مصيبت جوون كم مصيبتي نيست. ديگه چرا وصيت كردي تو شلمچه دفنت كنن؟؟؟؟؟؟؟ به فكر ما نيستي به فكر پدر مادرت باش. داغ فاطيما براشون كم نبود؟؟؟؟؟؟؟ تو هم ...بالاخره به آرزوت رسيدي. رفتي پيش فاطيما.
هنر آنست كه خود بميري پيش از آنكه بميرانندت، و مبدأ و منشأ همه هنرها آنانند كه اينگونه مرده اند. سيد مرتضي آويني
برگرفته از :http://ermiya.parsiblog.com/