مطلب زیر توسط سلمان عبداللهی نوشته شده است
روزگاران خلیج فارس
|
جمعه 84 تیر 31 ساعت 12:31 عصر |
جنازهی مسافرهای ایرباس را جمع میکردیم. بعضیها به دستشان ساعت و انگشتر و النگو بود. اول گفتیم درشان بیاوریم. اگر درنمیآوردیم، میچسبید به پوستشان و دیگر نمیشد کاریش کرد. بعد دیدیم بعضیهایشان سر ندارند، پا ندارند یا فقط یک تکه از بدنشان مانده. خانوادههایشان فقط از روی همین وسایل میتوانستند بشناسندشان؛ بهشان دست نزدیم.
|
 |
نظرات شما
( ) |
|
|