[خـانه]
[شناسنامه]
[پست الکترونیــک]
[ورود به بخش مدیریت]
داداش سجادتسنیمنیمکتتلنگرآرمانشهردکتر سعیدنغمههای داوودیدر اعماق کویرعلی آقا مربی!لوح دلنوشته های هادی
با سرعتی بی نظیر متن یادداشتها را کاوش کنید!
مطلب زیر توسط سلمان عبداللهی نوشته شده است
امین و پسرم، مهدی، هم سن و سال بودند. با هم بازی میکردند؛ میدویدند، میافتادند، میخندیدند. حالا دیگر مهدی توی پارک شهید امین گودرزی تنها میدود. تنها میافتد، تنها میخندد. من هم مینشینم و تماشایش میکنم.
Powered by : پارسی بلاگ